پدیده خودکشی از دیدگاههای علوم مختلف از جمله: ، جرم شناسی، روان شناسی، جامعه شناسی، پزشکی و فقه و حقوق کیفری قابل بررسی و کنکاش قرار گرفته شده است و از لحاظ حقوق کیفری، بحث در مورد خودکشی، در حاشیه بررسی انواع بررسیهای قتلها به میان میآید. از این حیث، خودکشی، قتلی است که مرتکب جرم (قاتل)مفول جرم (مقتول) نیز میباشد، در این خصوص پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی فقهی و حقوق رابطه بین شبکههای اجتماعی درگرایش دختران به خودکشی صورت گرفت. روش حاکم بر تحقیق از لحاظ ماهیت روش همبستگی بود که در زمره تحقیقات غیرآزمایشی قرار میگیرد. جامعه آماری آن شامل تمامی دانشآموزان دختر دبیرستانی شهر تهران منطقه 4 در سال تحصیلی 1400-1399 میباشد و حجم نمونه براساس جدول مورگان و کرجسی و به صورت تصادفی تعداد 300 نفر انتخاب شد. در این پژوهش پرسشنامه گرایش به خودکشی ارباخ و همکاران (1991) و پرسشنامه رضایت از زندگی دینر و همکاران (1985) بر روی گروه نمونه اجرا شد. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی از میانگین، انحراف معیار، جداول و نمودارها و آمار استنباطی از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. اهم نتایج نشان داد که بین رضایت از زندگی و گرایش به خودکشی رابطه معناداری وجود دارد.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1400/4/28 | پذیرش: 1398/7/15 | انتشار: 1398/7/15